پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینهسوتا (MMPI)
پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینهسوتا (MMPI)
پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینهسوتا (MMPI)، پرسشنامه استانداردی برای فراخوانی دامنه گستردهای از ویژگیهای خود- توصیفی و همچنین مشهورترین و پرمصرفترین پرسشنامه شخصیتی است که به عنوان یک ابزار عینی برای تشخیص بیماریهای روانی تدوین شده است. این آزمون، یک پرسشنامه خودسنجی با پاسخهای "آری" یا "نه" است. این آزمون دارای سه مقیاس روایی و ده مقیاس بالینی است که در نسخه فارسی دو مقیاس بالینی آن حذف شده است (Mf و Si). مقیاسهای روایی، اطلاعاتی را در مورد رویکرد آزمودنی نسبت به آزمون فراهم میکنند. ده مقیاس اولیه بالینی نیز برای تشخیص اختلالهای روانی به کار میرود.
این پرسشنامه در سال 1943 بوسیله هاتاوی و مک کنیلی در دانشگاه مینه سوتا ساخته شد و از آن پس در پژوهشهای مختلف مربوط به مسائل شخصیتی و اختلالات روانی و در بیمارستانها، کلینیکها و مراکز بهداشت روانی مورد استفاده گستردهای قرار گرفت.
مدتها فرم اصلی پرسشنامه MMPI که 565 سوال برای پاسخگویی داشت، در ایران نیز اجرا میشد. اجرای چنین پرسشنامهای معایبی داشت، از جمله اینکه بسیار طولانی و وقت گیر بود. از سوی دیگر تفسیر و نمره گذاری آن نیز برای روان شناسان بسیار وقت گیر مینمود. علاوه بر این سوالاتی در این فرم با توجه بر فرهنگ غربی گنجانده شده بود که مطابقتی با شرایط فرهنگی ایران نداشت. با توجه به وجود مشکلات فوق نیاز برای تهیه آزمونی با همین محتوا که معایب ذکر شده را نداشته باشد، احساس میشد. بر این اساس تصمیم برای تهیه فرمی از MMPI که اولاً ارزشها و شرایط فرهنگ ایرانی در آن در نظر گرفته شده باشد و ثانیاً کوتاه بوده و مستلزم صرف وقت کمتری باشد، گرفته شد. با در نظر گرفتن این مسائل دکتر اخوت، براهنی، شاملو و نوعپرست، 71 سول از پرسشنامه MMPI را اقتباس و با در نظر گرفتن فرهنگ ایرانی آن را در فرم کوتاهی تدوین و یک رشته فعالیتهای پژوهشی را آغاز کردند. این فرم کوتاه شده کاربرد بسیار وسیعی در فعالیتهای پژوهشی بالینی پیدا کرده است و هنوز هیچ آزمون با آن برابری نمیکند.
با ارزشترین کاربرد MMPI، در تفکیک افراد نابهنجار به طور عام و تعیین شدت کلی ناراحتی به طور خاص است. ولی MMPI در تمییز دقیقتر اشکال مختلف آسیبهای روانی توفیق کمتری داشته است. این پرسشنامه در حال حاضر بیشتر از سایر پرسشنامهها رواج دارد. علت رواج آن به خاطر داشتن ریشههای بالینی و برتر فنی نسبت به سایر پرسشنامهها است که آزمایش شونده باید جواب خود را در یکی از سه گروه صحیح، غلط یا نمیدانم طبقهبندی کند. در عین حال، از آنجا که MMPI وسیلهای پیچیده است، پیامدهای سوء تعبیر و تفسیر آن بسیار زیانبار است. به همین جهت استفاده از آن مستلزم وجود اجرا کنندگان و تفسیرکنندگان آموزش دیده و با تجربه است و همچنین قویاً توصیه شده است که این آزمون از سوی پرسنل مدارس مورد استفاده قرار نگیرد. یکی دیگر از مسایل آزمون MMPI، عدم تعادل در روش کلیدیابی مادههاست. بسیاری از افراد در پاسخ دادن به آزمونهای عینی، سبک پاسخ یا سوگیری خاص خود را دارند. بدین معنی که آزمودنی گرایش دارد بدون توجه به محتوای پرسشها به شیوه خاص خود به آنها پاسخ بدهد. یکی از این گرایشها، تصدیق یا دادن پاسخ مثبت به پرسشهاست. برای اجتناب از سوگیری ناشی از سبک پاسخ دادن، لازم است که در همه مقیاسهای آزمون، بین تعداد پاسخهای کلید آری و نه تعادل برقرار باشد، در صورتی که این تعادل در مقیاسهای مختلف MMPI وجود ندارد.
نمره گذاری آزمون MMPI
نمره گذاری این پرسشنامه در دو دسته از مقیاسها صورت میگیرد. یک دسته مقیاسهای روانی را شامل میشود که قبل از تفسیر و نمره گذاری مقیاسهای بالینی نمره گذاری و تفسیر میشود. مقیاسهای روانی شامل مواردی است که احتمال اینکه فرد به برخی از سوالات دروغ گفته باشد، یا جنبههای دفاعی به خود گرفته باشد را مشخص میکند. همچنین با استفاده از برخی میزانهای این مقیاس میتوان تعیین کرد که آیا فرد در طول پاسخدهی به آزمون تلاش داشته خود را بهتر و خوبتر جلوه دهد یا بدتر. بر همین اساس نمرات آزمودنی در مقیاس بالینی نیز مورد تعبیر و تفسیر قرار میگیرند.
مقیاسهای آزمون و شرح مختصر آنها:
مقیاسهای روایی (Validity scales)
L: Lie: مقیاس دروغ یاب: این مقیاس معمولاً نشان می دهد که شخص تا چه اندازه سعی می کند به شیوه ای آشکار خود را خوب جلوه دهد. هر اندازه مقیاس برافراشته تر باشد ادعای فرد درباره برخورداری از رفتار جامعه پسند بیشتر است. هر اندازه این مقیاس پایینتر باشد، شخص تمایل بیشتری دارد که به نقاط ضعف خود اعتراف کند.
F: Infrequency: مقیاس احساس بد یا نابسامدی: این مقیاس میزان پاسخهای نامتداول و غیرعادی را می سنجد. در مشخص کردن بی سوادی، تمارض، هول، اغتشاش شعور، سایکوز و فرآیندهای شخصیتی مهم است. نمرات بالا نشان دهنده طرز فکر نامعمول، مشکل هویت یابی یا اضطراب شدید است. نمرات پایین فرد بهنجاری را نشان می دهد که فارق از فشارهای روانی است.
K: Correction: مقیاس اصلاح: این مقیاس حالت دفاعی داشتن و محافظت از خود را اندازه گیری می کند. بنابراین بعضی از همان رفتارهای مقیاس L را، اما ظریف تر و دقیق تر مورد اندازه گیری قرار می دهد. نمرات بین 55-70 در جمعیت دانشگاهی طبیعی است. نمرات بالاتر از 70 حاکی از آن است که شخص نمی خواهد مشکلاتش را ببیند.
مقیاسهای بالینی (Clinical scales)
Hs: Hypochondriasis: مقیاس خود بیمار انگاری: این مقیاس نشان دهنده نگرانی های جسمی و اشغال ذهنی با اعمال بدنی است و در تفسیر آن باید عواملی نظیر سن و وضعیت تندرستی واقعی در نظر گرفته شود چرا که این مقیاس مشکلات بدنی واقعی را از مشکلات خیالی تفکیک نمی کند. نمرات بالا حاکی از آن است که فرد از شکوه های بدنی استفاده می کند تا دیگران را تحت تاثیر قرار دهد. نمرات پایین بیانگر شخص هوشیاریست که شکوه های بدنی را انکار می کند.
D: Depression: مقیاس افسردگی: نمرات این مقیاس بازتاب افسردگی به عنوان یک اختلال خلق است و به خود پنداره ضعیف، بدبینی و نا امیدی مربوط است. این مقیاس نسبت به متغیرهای موقعیتی نسبتاً حساس است و می تواند شاخص خوبی برای وضعیت شخصیتی باشد. نمرات بالا نشان دهنده اندوه فرد درباره زندگی یا جهان است و با افزایش نمره، اندوه و بدبینی فرد بیشتر می شود تا جایی که دیگر هیچ نکته مثبتی در زندگی فرد دیده نمی شود.
Hy: Hysteria: مقیاس هیستری: این مقیاس مقدار انکار مردم در مواجه با مشکلات را اندازه گیری می کند. انکار معمولاً به صورت یکی از روشهای زندگی درآمده و چنان در ذهن شخص نقش بسته است که حتی از بکار بستن این مکانیسم دفاعی آگاهی ندارد. این افراد در فرایند درمان بسیار مشکل آفرینند زیرا ممکن است در شناخت واقعیتهای آشکار سرسختانه امتناع ورزند. نمرات بالا در این مقیاس بیانگر فردی خودمحور و ساده اندیش است که مشکلات روانی را انکار می کند.
Pd: Psychopathic Deviate: مقیاس انحراف جامعه ستیزی: این مقیاس با بی تفاوتی اجتماعی و فقدان کلی سازگاری اجتماعی مربوط است و مفهوم آن بستگی به وضعیت سایر مقیاسها دارد. این مقیاس اطلاعات خوبی در مورد کیفیت موارد بین فردی بدست می دهد. نمرات بالا در این مقیاس حاکی از گرایش فرد به خشم و نزاع با دیگران است. نمرات پایین بیانگر فردی صلح جو است که می تواند در برابر شرایط یکنواخت طاقت بیاورد.
Pa: Paranoia: مقیاس پارانویا: این مقیاس گوش بزنگی، حساسیت، تفکر هذیانی، عدم اعتماد و سوء ظن را می سنجد. نمرات بالا نشان دهنده حساسیت و بدگمانی در روابط بین فردی است.
Pt: Psychasthenia: مقیاس ضعف روانی: این مقیاس برای ارزیابی صفات اضطرابی و وسواس عملی طرح ریزی شده است و معمولاً اضطراب مزمن را اندازه گیری می کند، و به ترس، اعتماد به نفس پایین، حساسیت بی مورد و دمدمی بودن مربوط است. نمرات بالا نشان دهنده نگرانی، بی تصمیمی و عدم تمرکز فرد است. نمرات پایین در این مقیاس نشان دهنده فردی است شاد، که دارای اعتماد بنفس بوده و فاقد نگرانی است.
Sc: Schizophrenia: مقیاس اسکیزوفرنی: بیشتر بازتاب نشانه های مثبت حاد گسستگی روانپریشانه از واقعیت است تا نشانه های منفی مزمن. این مقیاس در عین حال ازخودبیگانگی، اختلال در هویت خویشتن و انزواجویی را می سنجد. نمرات بالا بیانگر تفاوت اندیشه فرد با دیگران، نوآوری و خلاقیت است.
Ma: Hypomania: مقیاس نیمه شیدایی: نشانه های کلاسیک شیدایی و از جمله خلق بالا و بی ثبات، تحریک روانی حرکتی و پرش افکار را می سنجد. در عین حال به نظر می رسد نشان دهنده صفات شخصیتی خودشیفتگی است. بطور کلی این مقیاس اطلاعاتی در مورد میزان شدت صفات شخصیتی بدست می دهد. یک جزء قوی مربوط به سن در این مقیاس وجود دارد. نمرات بالا بیانگر انرژی و فعالیت بالا و نمرات پایین بیانگر خستگی و انرژی اندک می باشد.
تفسیر آزمون MMPI
برای تفسیر کامل آزمون MMPI وجود تجربه عملی با افراد و بیماران و اجرای آزمون ضروریست. معمولاً با رسم پروفایل نمرات آزمودنی در مقیاسهای بالینی و روانی به ترتیب بالاترین نمرات فرد در مقیاسهای بالینی، تعیین و کدبندی لازم انجام میشود. چندین ترکیب مختلف از کدبندیها در تفسیر آزمون MMPI ارائه شده است، ولی مسلم است که تفسیر نهائی تنها با استناد به این رمزها و کدبندیها انجام نمیشود و کلیه نمرات فرد در مقیاسهای بالینی و روانی و شیوه پاسخدهی به آزمون مدنظر قرار میگیرد.
پیوست
این پرسشنامه 71 سوال دارد. هریک از آنها را به دقت بخوانید و موافقت یا مخالفت خود را با گذاشتن (×) در پاسخنامه مشخص کنید.
1- اشتهاي خوبي دارم.
2- بيشتر صبحها خوش و سرحال از خواب برميخيزم.
3- زندگي روزانه من پر از چيزهايي است كه برايم جالبند.
4- موقع كار فشار و ناراحتي زيادي احساس مي كنم.
5- گاهي فكرهاي بدي مي كنم كه نمي شود درباره آن صحبت كرد.
6- بندرت دچار يبوست مي شوم.
7- بعضي وقتها دلم مي خواهد خانواده ام را ترك كنم.
8- گاهي اوقات آنچنان به گريه يا خنده مي افتم كه نمي توانم جلوي آنرا بگيرم.
9- هر چند وقت يكبار تهوع و استفراغ ناراحتم مي كند.
10- به نظرم هيچ كس مرا درك نمي كند.
11- گاهي دلم مي خواهد ناسزا بگويم.
12- هر چند شب يكبار دچار كابوس مي شوم ( خوابهاي وحشتناك مي بينم).
13- برايم مشكل است كه حواسم را روي كاري متمركز كنم.
14- من تجربه هاي مخصوص و عجيبي داشته ام.
15- اگر ديگران برايم نزده بودند (پشت سرم بدگویی نکرده بودند) من بيشتر موفق بودم.
16- در دوران جواني مرتكب سرقتهاي جزئي شده ام.
17- گاه بگاه روزها هفته ها و حتي ماهها بوده كه دست و دلم بكاري نرفته است.
18- خوابم آشفته است.
19- با ديگران كه هستم تحمل شنيدن حرفهاي عجيب و غريب آنها را ندارم.
20- اكثر كسانيكه مرا مي شناسند از من خوششان مي آيد.
21- اغلب مجبور بوده ام از كساني اطاعت كنم كه به اندازه من نمي فهميدند.
22- كاش به اندازه ديگران خوشحال بودم.
23- فكر مي كنم بسياري از مردم براي جلب كمك و همدردي ديگران بدبختي هاي خود را بزرگتر جلوه مي دهند.
24- بعضي وقتها خشمگين مي شوم.
25- واقعا اعتماد بنفس ندارم.
26- خيلي كم از پرش و تكان ماهيچه هايم ناراحت مي شوم.
27- خيلي وقتها احساس مي كنم كه مرتكب كار زشت و يا خطائي شده ام.
28- بيشتر اوقات خوشحالم.
29- بعضي اشخاص آنقدر تحكم مي كنند كه حتي وقتي مي دانم كه حق با آنهاست دلم مي خواهد بر خلاف آنچه مي خواهند رفتار كنم.
30- معتقدم بر ضد من توطئه چيني مي شود.
31- اغلب مردم حاضرند حتي با شيوه هاي غير عادلانه به منافع و مزايايي برسند.
32- معده ام خيلي ناراحتم مي كند.
33- اغلب نمي فهمم چرا آنقدر بد خلق و بد قلق بوده ام.
34- بعضي اوقات افكارم سريعتر از آن بوده كه بتوانم بزبان بياورم.
35- فكر مي كنم كه زندگي خانوادگيم به خوبي زندگي اغلب كساني است كه مي شناسم.
36- گاهي وقتها احساس مي كنم كه واقعا آدم بي مصرفي هستم.
37- در چند سال اخير بيشتر اوقات حالم خوب بوده است.
38- در زندگي من مواقعي بوده است كه در آن دست به كارهايي زده ام كه بعدها نميدانستم چه بوده است.
39- احساس مي كنم كه غالبا بي دليل مجازات شده ام.
40- هيچوقت حالم بهتر از حالا نبوده است.
41- برايم مهم نيست كه ديگران درباره من چه فكر مي كنند.
42- حافظه ام خوب است.
43- گفتگو با غريبه ها برايم دشوار است.
44- اغلب سر تا پا احساس ضعف مي كنم.
45- بندرت دچار سردرد مي شوم.
46- تا بحال اشكالي در حفظ تعادل خود موقع راه رفتن نداشته ام.
47- بين كساني كه مي شناسم بعضي ها را دوست ندارم.
48- كساني هستند كه سعي دارند افكار و عقايد مرا بدزدند.
49- كاش اينقدر خجالتي نبودم.
50- معتقدم كه گناهانم غيرقابل بخشش هستند.
51- غالبا از چيزي دلواپسم.
52- رفقايم غالبا مورد پسند مادر و پدرم نبوده اند.
53- كمي پشت سر ديگران غيبت مي كنم.
54- بعضي وقتها احساس مي كنم كه خيلي آسان تصميم مي گيرم.
55- تقريبا هيچ وقت طپش قلب و يا تنگي نفس نداشته ام.
56- زود از جا در مي روم و زود آرام مي گيرد.
57- بعضي وقتها آنقدر بيقرار بوده ام كه نمي توانستم يكجا بند شوم.
58- والدين و اعضاء خانواده ام بيش از حد از من ايراد مي گيرند.
59- براي هيچ كس چندان مهم نيست چه به سرم مي آيد.
60- سوء استفاده از كسي كه خود چنين امكاني را مي دهد بد نمي دانم.
61- گاهي اوقات احساس مي كنم سرشار از انرژي هستم.
62- قدرت بينايي من به خوبي سالهاي قبل است.
63- خيلي كم متوجه شده ام كه گوشم زنگ يا وزوز كند.
64- يكي دوبار در زندگي احساس كرده ام كه كسي سعي دارد با تلقين و هيپنوتيزم مرا وادار به انجام کارهايي بكند.
65- مواقعي بوده است كه بدون علت خاص و بر خلاف معمول با نشاط بوده ام.
66- حتي وقتي هم با ديگرانم غالبا احساس تنهايي مي كنم.
67- فكر مي كنم تقريبا هر كس براي اينكه به دردسر نيفتد دروغ خواهد گفت.
68- من حساس تر از ديگران هستم.
69- مواقعي است كه مغزم كندتر از حد معمول كار مي كند.
70- اغلب مردم مرا نااميد مي كنند.
71- در خوشگذراني ها افراط کرده ام.
منابع
گنجی، حمزه (1390): ارزشیابی شخصیت ، نشر ساوالان، چاپ ششم، ویرایش دوم.
گراث، مارنات، گری (1384)؛ راهنمای سنجش روانی، ترجمه حسن پاشا شریفی و محمدرضا نیکخو، نشر سخن، چاپ اول.