علائم هشدار دهنده بيماری های روانی
دوست عزیزی پرسش کرده بودند، چگونه می توان فهمید که شخصی دچار اختلال روانی هست یا خیر و بدنبال شاخصهای عینی آن بودند.
قبل از هر پاسخی بايد این مطلب بیان شود که تشخیص نابهنجاری ها و اختلالات روان شناختی، از جمله مباحث تخصصی و پايه ای در روان شناسی است و نظام های تشخیصی خاصی برای آن وجود دارند بنابراین باید قابل درک باشد که فرآیند تشخیص اختلالات روانی کاری تخصصی بوده و خارج از این چارچوب می تواند منجر به برچسب زدن به افراد گردیده و مطمئناً اثرات تخریبی برجا خواهد گذاشت. از طرفی با توجه به کلی بودن سوال شما، چرا که اختلال روانی یک عبارت گسترده برای توصیف شمار زیادی از بیماری های مربوط به روان است و اینکه دقیقاً نمی دانیم چه مورد خاصی مد نظر شماست باز هم باید متذکر گردم که مجموعه نشانگان تشخيصی باید متناسب با زمان خود در نظر گرفته شوند برای مثال، در راهنمای تشخيصی و آماری اختلالات روانی(DSM) اختلال روانی اين گونه تعريف شده است: "رفتاری كه از لحاظ بالينی معنی دار باشد، يا نشانگان روان شناختی يا الگويی كه در يک شخص بروز می يابد و با پريشان حالی (نشانه دردناک)، ناتوانی (اختلال در يک يا چند حوزه مهم كنش وری)، افزايش خطر مرگ، درد، ناتوانی يا از دست دادن آزادی مرتبط است. بعلاوه، اين نشانگان يا الگوها نبايد فقط واكنش مورد انتظار به حادثه خاصی مانند مرگ يكی از عزيزان باشد."
در عین حال فکر می کنم ذکر علائم هشدار دهنده بیماری های روانی برای شما و دیگر خوانندگان گرامی مفید باشد.
علائم هشدار دهنده بيماری های شديد روانی (سایکوز)
ناراحتی شديد روانی و حالت غير طبيعی در رفتار و گفتار مثل حرفهای بی ربط و غير منطقی و رفتار غير طبيعی و عجيب و غريب و داشتن افکار هذیانی
شنيدن يا ديدن چيزهايی كه ديگران نمی شنوند يا نمی بينند
عدم کنترل رفتار خود و حمله به ديگران و يا آسيب رساندن به خود
دشواری و ناتوانی در تمرکز
انجام ندادن فعاليتهای مناسب در محيط خانه و محل كار
اين دسته بيماريها گاه به صورت تدريجی و زمانی ناگهانی ايجاد می شود
رفتار غير عادی آنان برای مردم و خودشان ايجاد مزاحمت می نمايد
گاهی وسایل و چیزهای غیرضروری و بیهوده و بی هدف را جمع آوری می کنند.
علائم هشدار دهنده بيماری های خفیف روانی (نوروز)
دلهره و اضطراب و بيقراری در فرد و اغلب اوقات عصبانی و پرخاشگر است
غصه دار بودن و ناامیدی و همچنین نسبت به كار و زندگی و اطرافيان خود رفتار مناسب نشان نمی دهد مثل کناره گیری از دیگران و گرایش به انزواطلبی
داشتن ترسهای بی مورد
احساس سستی، رخوت و كوفتگی در بدن
احساس درد در نقاط مختلف بدن از جمله سر و گردن، دست و پا، شكم، كمر و اندامها
احساس بی اشتهايی، افسردگی و همچنين داشتن وسواس
علائم فوق با كم و زياد شدن فشارها و مشكلات زندگی كم و زياد می شود و گاه ماهها و سالها ادامه پيدا می كنند