آزمون اندریافت موضوع (TAT)
بسیاری از روانشناسان، از جمله آنها که گرایش روانپویشی دارند، در سنجش شخصیت آدمی، فرضیه فرافکنی را مطرح کردهاند. بر اساس این فرضیه، هنگامی که محرکهای مبهم، نظیر شکلهای لکه جوهر، به آزمودنی ارائه میشود، فرآیندهای تخیلی ترغیب شده و فرصت نمایان شدن تعارضات ناهشیار به حداکثر میرسد. یکی از فرض های اساسی این شیوه آن است که بسیاری از جنبه های مهم شخصیت از طریق خودسنجی هوشیارانه به دست نمی آید و لذا پرسشنامه ها برای این منظور ارزش محدودی دارند. برای به دست آوردن تصویر دقیق از جهان درونی شخص باید راهی انتخاب شود که از تفاوت ها و دفاع های ناهشیار پیشگیری شود. بنابراین از دیدگاه روان تحلیل گری یک رویکرد غیرمستقیم مانند استفاده از نقاشی های فرافکنی امری اساسی است. نقاشی های فرافکنی فنون بیانی هستند زیرا جنبه هایی از خصایص شخص را هنگامی که به گونه ای از فعالیت می پردازند نشان می دهند. معمولاً از آزمونهای فرافکن برای سنجش افرادی که اختلالات هیجانی دارند استفاده می شود. از پرمصرفترین آزمونهای فرافکن میتوان دو آزمون رورشاخ و آزمون اندریافت موضوع را نام برد. اندریافت، عبارت است از نوعی آمادگی برای ادراک وقایع به گونهای خاص بر اساس تجارب قبلی.
آزمون T.A.T در سال ۱۹۳۵توسط کریستینا مرگان (Christina Morgan) و هنری مورای (Henry Murray) روانپزشکان آمریکایی تهیه شده است. مواد این آزمون شامل ۳۰ تصویر است که به گروههای دهتایی تقسیم میشوند. معنا و مفهوم این تصاویر مبهم بوده، با شرایطی به آزمایش شونده معرفی میشوند و از او میخواهند تا داستانی درباره هر یک از آنها بیان کند. بعضی از کارتها به کودکان، برخی به زنان و پارهای دیگر به مردان اختصاص دارد. در آزمون اندریافت موضوع از آزمودنی خواسته می شود درباره آنچه که فکر می کند در هر تصویر رخ می دهد داستانی بسازد و بر این فرضیه مبتنی است که آزمودنی خود را با قهرمان اصلی داستانی که میسازد همانند میکند. موری آزمون TAT را به صورت زیر توصیف می کند:
روشی که برخی از سایق ها، هیجان ها، احساسات، عقده ها و تعارض های بارز شخصیت را برای تفسیرکننده تعلیم دیده آشکار می سازد. ارزش این آزمون به ویژه در این است که گرایش های اساسی و بازداری شده ای را منعکس می کند که آزمودنی به دلیل عدم تمایل به افشای آنها یا به سبب ناهشیاری نسبت به این گرایش ها نمی تواند به آنها اعتراف کند.
مزایای آزمون اندریافت موضوع
از دیدگاه نظری، این آزمون دستیابی به ساختهای پنهان و عمیقتر شخصیت فرد را امکانپذیر میسازد.
این آزمون بر ماهیت کلی شخص متمرکز است تا به اندازهگیری عینی صفتها یا نگرشهای خاص.
مزیت دیگر T.A.T سهولت ایجاد ارتباط با آزمودنی است.
این آزمون در اصل از محیطی علمی– انسانی برخواسته است. در صف هیچ یک از مکاتب فکری خاص قرار ندارد، بنابراین میتوان بر اساس نظریههای مختلف آن را مورد تفسیر قرار داد.
T.A.T ممکن است مانع مقاومت هشیارانه آزمودنی شود و در نتیجه، مطالبی را بیان کند که ممکن است به روش مستقیم آنها را آشکار نسازد.
محدودیتهای آزمون اندریافت موضوع
معمولاً تعیین همسانی درونی و اعتبار بازآزمایی آن همواره با مشکل روبرو بوده است.
عموماً فاقد دادههای هنجاری مناسب است که در نتیجه متخصصان بالینی اغلب برای تفسیر پاسخها ناگزیر به تجارب بالینی تکیه دارند.
اگرچه آزمون T.A.T بالقوه یک آزمون چندبعدی است، اما خودبسنده نیست و برخی از مولفان تاکید کردهاند که T.A.T فقط در صورتی بهترین نتایج را به دست میدهد که همراه با یک مجموعه آزمون و یا به عنوان نوعی از مصاحبه ساختدار به کار بسته شود.
این آزمون نیاز به آموزش گسترده و زیاد برای یادگیری کامل فنون مربوط به آن دارد و از نظر زمان لازم برای اجرا و نمرهگذاری مقرون به صرفه نیست.
آخرین مشکلی که درباره T.A.T صادق است، ذهنی بودن نمرهگذاری و روشهای تفسیر آن است.
روش اجرا و تفسیر آزمون
در اجرای آزمون، به آزمودنی میگویند «من چند تصویر به شما نشان میدهم. میخواهم درباره هر تصویر داستانی برایم بگویی. به من بگو چه رویدادهایی این داستان را به وجود آورده، هم اکنون چه چیزی در داستان اتفاق افتاده است، قهرمانان داستان چه فکر میکنند و چه احساسی دارند و سرانجام داستان چه خواهد شد؟». نیز به آزمودنی گفته میشود که برای گفتن داستان هر کارت تقریبا 5 دقیقه فرصت دارد. در طرح اولیه آزمون، 20 کارت در دو جلسه یک ساعتی(در هر جلسه 10 کارت) اجرا میشد. اما در عمل، معمولا در مورد هر آزمودنی 10 تا 12 کارت اجرا میشود.
آزمایشکننده باید تمام گفتههای آزمودنی را کلمه به کلمه یادداشت کند. آزمایشکننده لازم است زمان واکنش آزمودنی (فاصله زمانی بین ارایه کارت به آزمودنی و نخستین پاسخ وی) را نیز اندازهگیری و ثبت کند. از روی زمان واکنش میتوان مشخص کرد که آزمودنی در کدام یک از کارتها مشکل داشته است. چون هر کارت برای فراخوانی موضوعها، نیازها و تعارضهای خاص خود طراحی شده است. زمان واکنش طولانی و غیرعادی ممکن است بیانگر مساله خاصی باشد. آزمایشکننده ماهر، از داستانها، نیازها، هیجانها، احساسات، عقدهها، تعارضها و فشارهای بیرونی آزمودنی که او را آزار میدهند، اطلاعاتی به دست میآورد.
در مورد آزمون T.A.T نظامهای نمرهگذاری و تفاسیر گوناگونی وجود دارد که میتوان آنها را به دو گروه تفسیر کمی و کیفی طبقهبندی کرد. تفسیر کمی آزمون، کمتر مورد پذیرش عام قرار گرفته است. به سبب پیچیدگی و وقتگیر بودن روشهای کمی تفسیر آزمون، اغلب روانشناسانی که T.A.T را به کار میبرند روش تفسیر کیفی را ترجیح میدهند. تقریباً در همه روشهای تفسیر آزمون، قهرمانان، نیازها، فشارهای محیطی، موضوعها و نتایج مورد توجه قرار میگیرند.
قهرمان، چهرهای در داستان است که ظاهراً آزمودنی با وی همانندسازی میکند. چهرهای که به گوینده داستان شباهت بیشتری دارد، به عنوان قهرمان در نظر گرفته میشود. انگیزهها و نیازهای قهرمان اهمیت خاصی دارند. در بیشتر روشهای تفسیر از جمله در تفسیر ارایه شده توسط موری، شدت، تداوم و فراوانی هر یک از نیازها به عنوان شاخصهایی برای اهمیت داشتن و مربوط بودن نیازها در نظر گرفته میشوند. اصطلاح "فشار خارجی" در تفسیر T.A.T، به نیروهای محیطی که در ارضای نیازها مشکل ایجاد میکنند یا ارضای نیازها را تسهیل میکنند گفته میشود. برای تعیین اهمیت نسبی این نیروها باید به عواملی مانند فراوانی، شدت و تداوم توجه شود. به نظر بعضی از متخصصان، قسمتی از پاسخها یا نشانهها در آزمون T.A.T نشانگر برخی اختلالهای روانی است. به عنوان مثال؛ کندی یا درنگ طولانی در پاسخ دادن به تصاویر ممکن است نشانه افسردگی باشد. اینکه آزمودنیهای مختلف به یک تصویر پاسخهای متفاوت میدهند نشانه ارزش بالقوه آزمون T.A.T برای شناخت خصایص شخصیتی است.
اعتبار و روایی
یک مشکل در تعیین اعتبار، به تنوع گسترده بین داستانهای مختلف مربوط است. اگر ارزشیابان بخواهند همسانی درونی T.A.T را تعیین کنند با این مشکل روبرو میشوند که کارتهای مختلف با یکدیگر قابل مقایسه نیستند.
بازنگریهای انجام شده درباره روایی T.A.T تغییرپذیری زیادی را نشان داده است. طرفداران آزمون در این مورد اصطلاحهایی مانند ارتباطهای "چشمگیر" و "قوی" را به کار میبرند. در حالی که منتقدان گفتهاند "تقریبا فاقد روایی" است. بخشی از علت این امر ممکن است به تفسیرهای متفاوت دادهها مربوط باشد. یکی از عواملی که ممکن است به توجیه تفاوتهای موجود بین نتایج این مطالعهها کمک کند این است که معلوم شده است T.A.T نسبت به اثرهای ناشی از دستور عمل اجرا حساس است. بنابراین میتوان چنین نتیجه گرفت که بخشی از تفاوتهای گسترده موجود بین یافتههای مطالعات مختلف احتمالا از تفاوتهای جزیی بین دستور عملها ناشی شده است.
یکی از مشکلات عمده برای تعیین روایی ملاکی، مشخص کردن ملاکهای خارجی مورد توافق است. مساله مهم در تفسیر مطالعات روایی ملاکی درباره T.A.T، فهمیدن معنای ضمنی سطوح مختلف تفسیر است. آزمونهای فرافکنی مانند T.A.T در درجه نخست، زندگی درونی و نمادگری خصوصی شخص(زندگی تخیلی درونی) را مورد سنجش قرار میدهند. به همین خاطر، T.A.T انگیزهها و موضوعات زمینهسازی را اندازهگیری کرده است که از نظر زیستی و ناهشیارانه به شخص مرتبط است و بر رفتارهای دراز مدت تاثیر میگذارند.
منابع:
1- ریتالال، اتکینسون و همکاران؛ زمینه روانشناسی، حسن رفیعی و همکاران، تهران، ارجمند، 1383، جلد دوم.
2- شریفی، حسن پاشا؛ اصول روانسنجی و روانآزمایی، تهران، رشد، 1384.
3- شریفی، حسن پاشا؛ نظریه و کاربرد آزمونهای هوش و شخصیت، تهران، سخن، 1382.
4- گری گراث و مارنات؛ راهنمای سنجش روانی، حسن پاشا شریفی و محمدرضا نیکخو، تهران، سخن، 1384.
5- گنجی، حمزه؛ ارزشیابی شخصیت، نشر ساوالان، 1390.